ساز و آواز
اجرا شده در قطعات: مقدمه
00:07:32
سهتار: احمد عبادی
حزنی اصفهانی
ای خسرو خوبان نظری سوی گدا كن
رحمی به دل سوختهی بیسر و پا كن
درد دل درویش و تمنای نگاهی
زان چشم سیه مست به یك غمزه دوا كن
گر لاف زند ماه كه ماند به جمالت
بنمای رخ خویش را مه انگشت نما كن
ای سرو چمان از چمن و باغ زمانی
بخرام در این بزم و دو صد جام قبا كن
شمع و گل و پروانه و بلبل همه جمعند
ای دوست بیا رحم به تنهایی ما كن
با دلشدگان جور و جفا تا به كی آخر
آهنگ وفا ترك جفا بحر خدا كن
ای خسرو خوبان نظری سوی گدا كن
رحمی به دل سوختهی بیسر و پا كن
درد دل درویش و تمنای نگاهی
زان چشم سیه مست به یك غمزه دوا كن
گر لاف زند ماه كه ماند به جمالت
بنمای رخ خویش را مه انگشت نما كن
ای سرو چمان از چمن و باغ زمانی
بخرام در این بزم و دو صد جام قبا كن
شمع و گل و پروانه و بلبل همه جمعند
ای دوست بیا رحم به تنهایی ما كن
با دلشدگان جور و جفا تا به كی آخر
آهنگ وفا ترك جفا بحر خدا كن