ساز و آواز
اجرا شده در قطعات: ساز و آواز
غزل آواز از دو شعر سعدی: غزل 401 و دوبیت از غزل 72
00:11:53
سهتار: احمد عبادی
سعدی
یك روز به شیدایی در زلف تو آویزم
زان دو لب شیرینت صد شور برانگیزم
گر قصد جفا داری اینك من و اینك دل
ور رای وفا داری جان در قدمت ریزم
مجنون رُخ لیلی چون قیس بنی عامر
فرهاد لب شیرین چون خسرو پرویزم
پای سرو بوستانی در گل است
عشق بر دریا زدن بیحاصل است
نیك خواهانم نصیحت میكنند
سرو ما را پای معنی در دل است
گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز
فرمان برمت جانا بنشینم و برخیزم
گر بیتو بود جنت بر گنگره ننشینم
ور با تو بود دوزخ در سلسله آویزم
یک روز به شیدایی در زلف تو آویزم
زان دو لب شیرینت صد شور برانگیزم
گر قصد جفا داری اینک من و اینک سر
ور راه وفا داری جان در قدمت ریزم
بس توبه و پرهیزم کز عشق تو باطل شد
من بعد بدان شرطم کز توبه بپرهیزم
سیم دل مسکینم در خاک درت گم شد
خاک سر هر کویی بی فایده میبیزم
در شهر به رسوایی دشمن به دفم برزد
تا بر دف عشق آمد تیر نظر تیزم
مجنون رخ لیلی چون قیس بنی عامر
فرهاد لب شیرین چون خسرو پرویزم
گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز
فرمان برمت جانا بنشینم و برخیزم
گر بی تو بود جنت بر کنگره ننشینم
ور با تو بود دوزخ در سلسله آویزم
با یاد تو گر سعدی در شعر نمیگنجد
چون دوست یگانه شد با غیر نیامیزم