<

آواز و تمبک

اجرا شده در قطعات: آواز و تنبک
دوبیتی خوانی ناصر فرهنگفر - اشعار این قطعه از ادیب پیشاوری - عفت قاجار و ادیب نیشابوری انتخاب شده‌اند

00:05:14

تمبک: ناصر فرهنگفر

ادیب پیشاوری

سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم
اگر  امان دهد امشب فراق تا  سحرم
چو بگذری، قدمی بر دو چشم من بگذار
قیاس کن که منت از  شمار  خاک  درم

هست در شهر محبت تازه‌‏ها
در كتاب دوستى شیرازه‏‌ها
غیر عشقم هیچ در تقریر نه
دل ز یاد عشق هرگز سیر نه

 همچو فرهاد بُوَد کوه‌کنی پیشه ما
کوه ما سینه‌ی ما، ناخن ما تیشه ما  
 بهر یک جرعه‌ی می منت ساقی نکشیم
اشک ما باده ما، دیده ما شیشه ما

سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم
اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم
چو بگذری، قدمی بر دو چشم من بگذار
قیاس کن که منت از شمار خاک درم
بکُشت غمزه‌ی خون ریز تو مرا صد بار
من از خیال لب جانفزات، زنده‌ترم
گرفت عرصه‌ی عالم، جمال طلعت دوست
به هر کجا که روم آن جمال می‌نگرم
به رغم فلسفیان بشنو این دقیقه ز من
که غائبی تو و هرگز نرفتی از نظرم
اگر تو دعوی معجز عیان بخواهی کرد
یکی ز تربت من برگذر، چو درگذرم
که سر زخاک برآرم، چو شمع - و دیگر بار
به پیش روی تو، پروانه‌وار جان سپرم
مرا اگر به چنین شور، بسپرند به خاک
درون خاک، ز شور درون کفن بدرم
بدان صفت که به موج اندرون رَوَد کشتی
همی  رَوَد تن زارم درون چشم ترم



عفت قاجار
هست در شهر محبت تازه‏‌ها
در كتاب دوستى شیرازه‏‌ها
غیر عشقم هیچ در تقریر نه
دل ز یاد عشق هرگز سیر نه
تشنگان را نیست لذت غیر آب
خستگان را نیست راحت غیر خواب
غرقه در دریا نخواهد جز كنار
در زمستان هر كسى جوید بهار
هر كه را باشد بهارى در جهان
عشق مى‏باشد بهار عاشقان



ادیب نیشابوری
همچو فرهاد بُوَد کوه‌کنی پیشه ما
کوه ما سینه ما، ناخن ما تیشه ما  
شور شیرین ز بس آراست ره جلوه‌گری
همچو فرهاد تراود ز رگ و ریشه ما  
بهر یک جرعهٔ می منت ساقی نکشیم
اشک ما باده ما، دیده ما شیشه ما  
عشق شیری‌ست قوی‌پنجه و می‌گوید فاش
هر که از جان گذرد بگذرد از بیشه ما