چشمه نوش

اجرا شده در مایه: راست‌پنجگاه
  • آواز: محمدرضا شجریان
  • مدت زمان آلبوم: 00:59:08
  • سال انتشار: 1374
  • سال اجرا: 1372
  • ناشر: دل آواز

چشمهٔ نوش نام آلبومی است با صدای محمدرضا شجریان، تار محمدرضا لطفی و تنبک مجید خلج در راست پنجگاه و مرکب خوانی. این آلبوم حاصل اجرای کنسرت در پاریس در سال ۱۳۷۲ است.

شماره قطعه نام قطعه مدت زمان نوع قطعه
1 پیش درآمد راست 00:05:05
2 چهارمضراب راست 00:05:05
3 ساز و آواز 00:26:23
4 تصنیف قدیمی نوا 00:03:30
5 آواز و چهارمضراب 00:10:06
6 قطعه‌ی ضربی تار 00:03:18
7 ساز و آواز 00:02:03
8 قطعه ضربی نغمه اصفهان 00:03:38
9 آواز دشتستانی 00:00:00

عوامل

  • آواز: محمدرضا شجریان
  • آهنگساز:
  • تار: محمدرضا لطفی
  • تمبک: مجید خلج
  • صدابردار: سیامک شجریان

  • طرح: مژگان شجریان
  • امور چاپ: محمدعلی رفیعی

اشعار قطعات

حافظ

روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست
منت خاک درت بر بصری نیست که نیست
ناظر روی تو صاحب نظرانند آری
سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست
اشک غماز من ار سرخ برآمد چه عجب
خجل از کرده خود پرده دری نیست که نیست
از حیای لب شیرین تو ای چشمه نوش
غرق آب و عرق اکنون شکری نیست که نیست
تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی
سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست
تا دم از شام سر زلف تو هر جا نزنند
با صبا گفت و شنیدم سحری نیست که نیست
من از این طالع شوریده برنجم ور نی
بهره مند از سر کویت دگری نیست که نیست
شیر در بادیه عشق تو روباه شود
آه از این راه که در وی خطری نیست که نیست
مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ور نه در مجلس رندان خبری نیست که نیست
آب چشمم که بر او منت خاک در توست
زیر صد منت او خاک دری نیست که نیست
از وجودم قدری نام و نشان هست که هست
ور نه از ضعف در آن جا اثری نیست که نیست
غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است
در سراپای وجودت هنری نیست که نیست

بیشتر

ناشناس

رفتم در میخانه حبیبم
خوردم دو سه پیمانه
من مستم و دیوانه عزیزم
مارا که برد خانه
دلبر عزیز، شوخ با تمیز، برخیز و بریز
زان می که جوان سازد
عشقم به تو پردازد
دلبر عزیز، شوخ با تمیز، برخیز و بریز
زان می که جوان سازد
عشقم به تو پردازد
تو اگر عشوه بر
خسرو و پرویز کنی
همچو فرهاد روم
از عقب کوه کنی
تو مگر،  تو مگر ماه نکو رویانی
تو مگر، تو مگر شاه پری‌رویانی
دلبر عزیز، شوخ با تمیز، برخیز و بریز
زان می که جوان سازد
عشقم به تو پردازد

بیشتر

حافظ

ما سرخوشان مست دل از دست داده‌ایم
همراز عشق و همنفس جام باده‌ایم
بر ما بسی کمان ملامت کشیده‌اند
تا کار خود ز ابروی جانان گشاده‌ایم
چون لاله می مبین و قدح در میان کار
این داغ بین که بر دل خونین نهاده‌ایم

بیشتر

باباطاهر

دلی دیرم که بهبودش نمی‌بو
نصیحت میکرم سودش نمی‌بو
ببادش میدهم نش میبرد باد
در آتش می‌نهم دودش نمی‌بو

الاله کوهسارانم تئی یار
بنفشه روزگارانم تئی یار
بفشه جوکناران  هفته‌ای بی
امید روزگارانم تئی یار

بیشتر