سر عشق

اجرا شده در مایه: ماهور
  • آواز: محمدرضا شجریان
  • مدت زمان آلبوم: 00:54:47
  • سال انتشار: 1365
  • سال اجرا: 1361
  • ناشر: دل آواز

سِرّ عشق یا ماهور، نام آلبوم موسیقی سنتی ایرانی است با صدای محمدرضا شجریان که در سال ۱۳۶۱ اجرا و در سال ۱۳۶۵ منتشر شد. این آلبوم در دستگاه ماهور اجرا شده‌ است.

شماره قطعه نام قطعه مدت زمان نوع قطعه
1 ضربی ماهور 00:03:31
2 تکنوازی سه‌تار 00:00:42
3 چهارمضراب 00:03:50
4 تکنوازی نی 00:01:52
5 ساز و آواز 00:16:59
6 تکنوازی سه‌تار 00:05:40
7 ادامه سازوآواز 00:05:58
8 ضربی ماهور (غزل حافظ) 00:01:27
9 تکنوازی سه‌تار 00:01:20
10 ادامه سازوآواز 00:07:00
11 تصنیف عشق تو 00:03:19
12 چهار مضراب 00:03:09

عوامل

  • آواز: محمدرضا و همایون شجریان
  • آهنگساز:
  • سه‌تار: پرویز مشکاتیان
  • نی: محمد موسوی

  • نقاشی: سیما بینا
  • اجرا: مژگان شجریان
  • امور چاپ: محمدعلی رفیعی
  • استودیو بل: ریموند موسسیان

اشعار قطعات

سعدی

هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم
مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم
من رمیده دل آن به که در سماع نیایم
که گر به پای درآیم به دربرند به دوشم
بیا به صلح من امروز در کنار من امشب
که دیده خواب نکرده‌ست از انتظار تو دوشم
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند می‌ننیوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

بیشتر

باباطاهر

بود درد مو و درمانم از دوست
بود وصل مو و هجرانم از دوست
اگر قصابم از تن واکره پوست
جدا هرگز نگردد جانم از دوست

گلی که خود بدادم پیچ و تابش
باشک دیدگانم دادم آبش
درین گلشن خدایا کی روا بی
گل از مو دیگری گیرد گلابش

بیشتر

حافظ

دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینم دیدار آشنا را


بیشتر

مولانا

در هوایت بی‌قرارم روز و شب
سر ز پایت برندارم روز و شب
روز و شب را همچو خود مجنون کنم
روز و شب را کی گذارم روز و شب
جان و دل از عاشقان می‌خواستند
جان و دل را می‌سپارم روز و شب
تا نیابم آن چه در مغز منست
یک زمانی سر نخارم روز و شب
تا که عشقت مطربی آغاز کرد
گاه چنگم گاه تارم روز و شب
می‌زنی تو زخمه و بر می‌رود
تا به گردون زیر و زارم روز و شب
ای مهار عاشقان در دست تو
در میان این قطارم روز و شب
زان شبی که وعده کردی روز بعد
روز و شب را می‌شمارم روز و شب
بس که کشت مهر جانم تشنه است
ز ابر دیده اشکبارم روز و شب

بیشتر

شیدا

عشق تو آتش جانا، زد بر دل من
بر باد غم داد آخر، آب و گل من
روی تو چون دیده دل، بهتر ز لیلی
شد بند زنجیر دام، مجنون دل من
وصل تو مشکل مشکل، جان دادن آسان
یارب کن آسان آسان، این مشکل من

بیشتر