<

ساز و آواز

اجرا شده در قطعات: ساز و آواز

00:17:02

سنتور: منصور صارمی

سیف فرغانی

دل بی رخ خوب تو سر خویش ندارد
جان طاقت هجر تو از این بیش ندارد
از عاقبت عشق تو من، اندیشه نكردم
دیوانه دلِ عاقبت اندیش ندارد ندارد
خود عاشق صاحبنظر از برت چه بیند
چون آیینه روی تو در پیش ندارد
از دایره عشق دلا پای برون نه
كان محتشم اكنون سرِ درویش ندارد
از مرهم وصل تو نصیبش چه بود هیچ
آن زلف كه زعشق تو دلِ ریش ندارد

دل بی رخ خوب تو سر خویش ندارد
جان طاقت هجر تو ازین بیش ندارد
از عاقبت عشق تو اندیشه نکردم
دیوانه دل عاقبت اندیش ندارد
مه پیش تو از حسن زند لاف ولیکن
او نوش لب و غمزهٔ چون نیش ندارد
از مرهم وصل تو نصیبی نبود هیچ
آن را که ز عشق تو دل ریش ندارد
خود عاشق صاحب نظر از عمر چه بیند
چون آینهٔ روی تو در پیش ندارد
از دایرهٔ عشق دلا پای برون نه
کآن محتشم اکنون سر درویش ندارد
چون سیف هر آن کس که تو را دید به یکبار
بیگانه شد از خلق و سر خویش ندارد