<

تصنیف آه باران

اجرا شده در قطعات: آه باران

00:08:20

فریدون مشیری

ریشه در اعماقِ اقیانوس دارد ــ شاید ــ
این گیسو پریشان کرده
بید وحشی باران.
یا، نه، دریایی است گویی، واژگونه، بر فراز شهر،
شهر سوگواران.
هر زمانی که فرو می بارد از حد بیش
ریشه در من می‌دواند پرسشی پیگیر، با تشویش:
رنگ این شب‌های وحشت را
تواند شست آیا از دل یاران؟
چشم‌ها و چشمه‌ها خشک‌اند .
روشنی‌ها محو در تاریکی دلتنگ،
همچنان که نام‌ها در ننگ!
هرچه پیرامون ما غرق تباهی شد.
آه، باران، ای امید جان بیداران!
بر پلیدی‌ها - که ما عمری‌ست در گرداب آن غرقیم -
آیا‌، چیره خواهی شد؟

ریشه در اعماقِ اقیانوس دارد ــ شاید ــ
این گیسو پریشان کرده
بید وحشی باران.
یا، نه، دریایی است گویی، واژگونه، بر فراز شهر،
شهر سوگواران.
*
هر زمانی که فرو می بارد از حد بیش
ریشه در من می‌دواند پرسشی پیگیر، با تشویش:
رنگ این شب‌های وحشت را
تواند شست آیا از دل یاران؟
*
چشم‌ها و چشمه‌ها خشک‌اند .
روشنی‌ها محو در تاریکی دلتنگ،
همچنان که نام‌ها در ننگ!

هرچه پیرامون ما غرق تباهی شد.
آه، باران، ای امید جان بیداران!
بر پلیدی‌ها - که ما عمری‌ست در گرداب آن غرقیم -
آیا‌، چیره خواهی شد؟