دلشدگان

اجرا شده در مایه: بیات ترک - ماهور - شوشتری
  • آواز: محمدرضا شجریان
  • آهنگساز: حسین علیزاده
  • مدت زمان آلبوم: 00:59:48
  • سال انتشار: 1370
  • سال اجرا: 1370
  • ناشر: دل آواز

دلشدگان، نام آلبومی است با صدای محمدرضا شجریان و آهنگسازی حسین علیزاده. پیش از انتشار این آلبوم، تمام آوازها و تصنیف‌های آن در فیلمی با همین نام ساختهٔ علی حاتمی استفاده شده بود.

شماره قطعه نام قطعه مدت زمان نوع قطعه
1 تار و پود 00:02:46
2 گلچهره 00:02:13
3 مرثیه 00:03:35
4 گلچهره 00:00:21
5 تار و پود 00:01:16
6 خیال 00:00:41
7 عروسی 00:00:49
8 ضیافت 00:03:55
9 پیمانه عشق 00:03:04
10 دلشدگان 00:01:26
11 تصنیف دلشدگان 00:03:46
12 امید عشق 00:03:55
13 رویای تنبک 00:01:05
14 خاطره 00:01:08
15 پاسبان حرم دل 00:05:42
16 تصنیف امید عشق 00:03:27
17 عروج 00:02:05
18 غلام چشم 00:04:47
19 بازگشت 00:02:20
20 مرثیه 00:02:28
21 همدلی 00:00:38
22 وداع 00:00:33
23 مارش عزا 00:03:17
24 گلچهره 00:00:54
25 حال دل 00:03:37

عوامل

  • آواز: محمدرضا شجریان
  • آهنگساز: حسین علیزاده
  • تار: حسین علیزاده
  • تار: ارشد طهماسبی
  • سنتور: مسعود شناسا
  • تمبک: داریوش زرگری
  • کمانچه: سعید فرج‌پوری
  • هم‌آوا: علی جهاندار

  • عکس: عزیز ساعتی
  • طرح: مژگان شجریان
  • امور چاپ: محمدعلی رفیعی
  • صدابردار: حسن عسگری
  • صدابردار: ناصر فرهودی
  • استودیو بل: ریموند موسسیان

اشعار قطعات

علی حاتمی

گلچهره مپرس آن نغمه سرا از تو چرا جدا شد
گلچهره مپرس پروانه تو بی تو کجا رها شد
مرنجان دلت را خدا را 
رها کن، غمت را رها کن
مخور غم، مخور غم نگارا
گلچهره بریز تو خون من بلبل نغمه زن را

بیشتر

فریدون مشیری

ساقیا؛ ساقیا؛ زده‌ام باده‌ی نابی که مگو
جامی زده‌ام از چشمه‌ی نگاه او
سرخوش بردم خانه به خانه کو به کو
هر دم ز چشمانش، جرعه‌ای از جان جهان
ریزد به دل من، روشنتر از عالم جان
ساقی چشمان او، پیمانه پیمانه عشق، ریزد به جام جانم
حرفی دارد، رمزی گوید، شیدا کند ما را، یارا؛ یارا
ساقی جامی دگر، آتش زان شعله ور
به یک نظر، به یک نظر، ما را ز دست ما ببر

بیشتر

فریدون مشیری

ما دلشدگان خسرو شیرین پناهیم
ما کشته‌ی آن مهرخ خورشید کلاهیم
ما از دو جهان، غیر تو ای عشق نخواهیم
صد شور نهان با ما، تاب و تب جان با ما
در این سر بی‌سامان، غم‌های جهان با ما
با ساز و نی، با جام می، با یاد وی
شوری دگر اندازیم در میکده‌ی جان
جمع مستان غزلخوانیم
همه مستان سراندازیم
سراندازیم، سرافرازیم
جز این هنر ندانیم
که هرچه می‌توانیم
غم از دل‌ها براندازیم

بیشتر

حافظ

پاسبان حرم دل شده‌ام شب همه شب
تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم
دیده بخت به افسانه او شد در خواب
کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم
یارم به یک لا پیرهن خوابیده زیر نسترن
ترسم که بوی نسترن، مست است و هشیارش کند
ای آفتاب آهسته نه پا در حریم یار من
ترسم صدای پای تو، خواب است و بیدارش کند

بیشتر

فریدون مشیری

به کجاها برد این امید ما را
نشد این عاشق سرگشته صبور
نشد این مرغک پربسته رها
به کجا می‌روم یارا
به کجا می‌برد ما را
ره این چاره ندانم به خدا
نشود دل نفسی از تو جدا
به هوایت همه جا در همه حال
به امیدی بگشایم شب و روز پر و بال
غم عشقت دل ما را
به کجاها برد بالا

بیشتر

حافظ

مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو
غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی
نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو
تو کافردل نمی‌بندی نقاب زلف و می‌ترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو
اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری
به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان ابرو

بیشتر

حافظ

گر ز حال دل خبر داری بگو
ور نشانی مختصر داری بگو
مرگ را دانم ولی تا کوی دوست
راه اگر نزدیک داری بگو
ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است
چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم
گل به جوش آمد و از می نزدیمش آبی
لاجرم ز آتش حرمان و هوس می‌جوشیم
حافظ این حال عجب با که توان گفت که ما
بلبلانیم که در موسم گل خاموشیم

بیشتر